سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خانه معلم

صفحه خانگی پارسی یار درباره

دروغ

رذالت یا همان دروغ قلب آدم را می شکافد
دروغهای گوناگون
دروغ بزرگ دروغ کوچک
دروغ به خدا
عشق دروغین
اولین گام برای ترویج دروغ را همه ما برداشته ایم و اون چیزی نیست جز شکستن قبح دروغ
لازم نیست حتما دروغ بگوییم تا قبح آن شکسته شود
لبخند رضایتی که بعداز شنیدن دروغی که در طرفداری ما گفته شده است برای این کار کافیست
حتی  دروغی که به چشمهای خود گفته ایم کافیست(
آنجا که صحبت از داشتن است میگوییم همه مثل ما حتما دارند
آنجا که صحبت از چشم پاک است همه میشوند مثل خواهر
و...)
وقتی  پای دروغ گفتن است کمی دروغ لازم است
وقتی حرف ازصداقت است هر حرف ر استی را نباید گفت
دروغ بزرگ اصطلاحی است که اولین بار آدولف هیتلر در کتاب زندگینامه  خود از آن استفاده کرد اما دروغ بزرگ چیزی است که در زندگی اکثر ما جریان پیدا کرده
و مثل کرم خرامان خرامان زندگیها را به لجن میکشد
پس بیایید
 به چشم های خود دروغ نگوئیم خدا دیدنی است
و گوشهای خود را به روی دروغ ببندیم که(دل پاک تحمل شنیدن دروغ ندارد)
به نظر من مهم ترین عامل دروغ گویی ضغف است
و مخلص کلام اینکه:
قرآن ملاک و معیار تشخیص دروغ از راست را این دانسته است که شخص هرگاه مخالف اعتقاد و باور خویش سخنی را به میان آورد، در حقیقت دروغ گفته است،
حتی اگر در سخن وی سخن حقی باشد ولی چون با باورهای وی نامتناسب است و تطابقی میان سخن و باورش نیست آن سخن دروغ دانسته می شود.(منافقون آیه1)
بنابراین ممکن است شخصی سخنی را بگوید که نادرست و ناحق باشد ولی چون باور وی آن است که آن چه می گوید راست است نمی توان وی را متهم به دروغ گویی کرد.
 برعکس اگر شخصی باوری داشته باشد و برخلاف باور خویش سخن حقی را بگوید، او دروغگو است؛ زیرا وی برخلاف باور خویش و به قصد دروغ سخن حقی را به زبان آورده است.
 بنابراین ملاک و معیار سخن راست از سخن دروغ باورهای شخص و سخنان وی است. از این رو تطابق سخن با حق و یا واقع، ملاک سنجش نیست بلکه مطابقت باورهای شخص با سخنی است که به زبان می راند.